کد مطلب:313389 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:378

اثر دعای ام کلثوم در شهر سیبور
سپهر، در ناسخ گوید: چون اهل بیت رسول خدا را به سیبور (نام شهری نزدیك كفرطاب) كوچ دادند، اهل سیبور جمع شده و پیران و جوانان آنها گرد آمدند. سپس شیخی سالخورده كه زمان خلافت عثمان را درك كرده بود، از میانشان برخاست و گفت: فتنه برنینگیزید كه همانا این سرها را در تمام امصار و بلدان گردانیده اند و كسی از در منع سخن نكرده است، بگذارید تا از شهر شما هم بگذارند. جوانان گفتند كه: والله، هرگز نمی گذاریم این قوم پلید شهر ما را به قدوم خویش آلوده سازند. در زمان، بشتافته و پل روی آب را كه از آن عبور می شد، قطع كردند و ساخته ی جنگ شدند. در پی این ماجرا، حرب در پیوست و رزمی سخت بر پای ایستاد، چندان كه ششصد تن از لشگر ابن زیاد دستخوش تیغ فولاد شدند و جماعتی نیز از جوانان سیبور به خاك افتادند. در این وقت ام كلثوم فرمود: نام این بلد چیست؟ گفتند: سیبور است. فرمود: «أعذب الله



[ صفحه 112]



شرابهم و أرخص أسعارهم و رفع أیدی الظلمة عنهم».

ابومخنف گوید: از اثر دعای ام كلثوم، اگر جهان همه انباشته ی ظلم و جور بودی، در اراضی ایشان جز آیت نعمت و بذل و رایت قسط و عدل افراشته نگشتی.